پيش بسوى اول مه
گفتگو با نسرين رمضانعلى

يک دنياى بهتر: امسال اول ماه بنظر متفاوت از سالهاى گذشته خواهد بود. فضاى داخل کشور و فضاى بين المللى به گونه ديگرى است. شما شرايط اجتماعى و سياسى براى برگزارى اول ماه مه را چگونه ميبينيد؟

نسرین رمضانعلی: همانطور که شما گفتید امسال شرایط کاملا متفاوت با سالهای گذشته است. یک تفاوت تعميق بحران همه جانبه رژيم اسلامى است که با موجهاى بحران اقتصادی که جهان را فراگرفته تشديد شده است. اولين نتايج اين بحران در ايران تحميل فقر و فلاکت بیشتری به طبقه کارگر است. اما براى تحرک کارگرى در اول مه همه محدوديتهاى سابق وجود دارند و غم نان و گرسنگى بار اين محدوديتها را بيشتر کرده است. هر تلاشى براى يک اول مه شايسته جنبش انقلابى و سوسياليستى طبقه کارگر بايد به نفى اين موانع و دور زدن آن متکى شود. چون خطوط اصلى سياستهاى اين جنبش روشن است.

در سالی که گذشت رژیم  تعرضی همه جانبه به وضعیت معیشتی میلیونها کارگر در ایران را سازمان داد. بیکارسازيها تحت عناوین "سرمایه نداریم"٬ "مواد اولیه نداریم"٬ "ابزارها و ماشینها فرسوده هستند"٬ "تولیدات مرغوب  و سودآور نیست"٬ بسرعت سرسام آورى ادامه داشت. ميخواهند آوار این بحران اقتصادی را بر سر کارگران بریزند. کارگران البته تمکين نکردند و با وجود شرايط بشدت نامساعد معيشتى و شغلى و امنيتى جدالهاى جانانه داشتند. کارگران ايران در يک کلام راه حل بالائى ها را نپذيرفتند. سال گذشته مبارزات کارگران و کشمکشها سازمان یافته تر و تعرضی تر بود و این بر کسی پوشیده نیست.

آمارهای رسانه های خبری حکومت را نگاه کنيد تا گوشه اى از موقعيت طبقه کارگر را ببينيد. واضح است اين آمارها نادرست اند و رقم درست در مواردى چند برابر است. آمار بیکاران سربفلک کشیده است. 60 درصد کارگرانی که کار میکنند با قرادادهای موقت مشغول کار اند. قراردادى که بکطرفه است و کارگر هیچ حق و امنیتی ندارد و هر لحظه ممکن است اخراج و به خیل ارتش  بیکاران بپیوندد.
بیش از 50 درصد کارگران از 3 ماه تا 5 سال٬ مثل کارگران کارخانه قند دزفول٬ حقوقهایشان پرداخت نشده است. بیش از نیمی از طبقه کارگر در ایران مجبور هستند برای تامین زندگی شغل دوم و یا سوم داشته باشند. امروز رسانه های خبری رژیم دیگر از خط فقر صحبت نمی کنند بلکه می گویند "فقر مطلق"! معنای دیگر و بلافصل این آمارها اينست که میلیونها کودک مجبور به ترک تحصیل می شوند و وارد بازار می شوند. یعنی بر تعداد کارتون خوابها و بی مسکنها اضافه می شود. بر تعداد کسانی که مجبور هستند تنشان را بفروشند اضافه ميشود. ارتش گرسنگان زياد ميشود و طبيعتا مسائلى مانند جنايت و ناامنى و از هم گسيختگى اجتماعى و دهها درد ديگر نتيجه اين وضعيت اند.

عليرغم اين شرایط وخيم که سازماندهى مبارزه کارگرى را مشکل و با موانع جدى روبرو ميکند٬ در سال گذشته بطور متوسط روزانه 5 اعتراض کارگری در جریان بوده است. یک بخش این اعتراضات در مراکز کارگری بوده است. بخش ديگر این اعتراضات در مقابل ادارات دولتی بوده است. دراين دعواى هر روز و بدون وقفه٬ يک طرف کارگران ايستادند و در طرف ديگر مدیریت و کارفرما و ادارات زیربط دولتى که کارشان سردواندن است و دستگاه سرکوب و پليس ضد شورش قرار داشتند.  این رژیم هار ارتجاعی اسلامی میلیاردها برای ایجاد فضای رعب وحشت و سرکوب طبقه کارگر خرج ميکند اما حقوق ناچيز کارگر را نميدهد و يا کارگرانی را که در اول مه شرکت داشتند شلاق ميزند.

به اين وضعيت بايد مسئله تعیین حداقل دستمزد را اشاره کرد. حقيقتا اينها وقاحت را به عرض اعلا رسانده اند. اين دستمزد تعيين شده که تازه بخشى از آن را به دليل اعتراض اتاق بازرگانى کسر کردند يک گوشه تعرض حکومت سرمايه براى به چهار ميخ کشيدن طبقه کارگر است. فقر مطلق و گرسنگى براى اسلام و حکومت سرمايه داران وسيله بقا حکومت و زمينگير کردن طبقه کارگر است. مسئله اينست که اين وضعيت قابل تحمل نيست و هيچ هنرمندى نميتواند چرخ زندگى بخور و نمير روزانه را بچرخاند. بعد کارگران ايران دنيا را نگاه ميکنند. فرانسه و ايتاليا و انگليس و برلين. هم طبقه ايهايشان را ميبينند که عليه سرمايه داران بميدان مى آيند. فضاى سياسى ايران از اين وضعيت جهانى تاثير ميپذيرد. جنبش راديکال کارگرى در ايندوره شانس و موقعيت بهترى دارد.

مراسمهای اول ماه مه امسال ظرفيت اعتراضى بيشترى را دارد و ميتواند غليرغم محدوديتهاى موجود گسترده باشد. رژیم اسلامی دست پیش گرفته است تا کنترل از دستش در نرود و مزدوران خانه کارگر را جلو انداخته است. ميخواهند نه تنها کارگران را ساکت کنند بلکه مراسمهای اول مه امسال را ببرند تو مساجد و عیادت سران رژیم! کارگران و مزدبگیران در این روز پاسخ محکم خود را به این اوباش  خواهند داد. امسال اول ماه مه در واقع تداوم اعتراضات کارگران لاستیک البرز است٬ تداوم اعتراضات و اعتصابات کارگران ایران خودرو است٬ تداوم اعتراضات کارگران عسلویه است٬ در امتداد اعتراضات برای حقوقهای معوقه کارگران قند دزفول و هفت تپه است٬ در امتداد اعتراضات کارگران نفت آبادان و اصفهان و لوله سازی اهواز است. ادامه اعتراض کارگران نساجی کاشان و قروین و سنندج و خامنه است. دراينروز کارگران بايد بر سنت راديکال کارگرى تاکيد کنند و خواهان جامعه اى آزاد و برابر و مرفه براى همگان شوند.

يک دنياى بهتر: در ماههاى اخير ما شاهد گسترش اعتراضات کارگرى بوديم. اين اعتراضات را چگونه ميتوان به روز اول ماه مه وصل کرد؟ چه سياستهائى بنظر شما اساسى اند؟

نسرین رمضانعلی: سال گذشته طبقه کارگر بيشتر از هر زمانى فهميد که دولت و اداراتش و کارفرما و سرکوبگر و اطلاعاتى و خلاصه طيف وسيع مفتخوران عليه طبقه کارگر دست به دست هم داده اند.  اگر قبلا گاها از عده اى میشنیدی که می گفتند "مسئولین بی خبر هستند"٬ امسال اتفاقا کارگران طی مبارزات خود به عینه متوجه شدند همه اینها از یک قماش هستند.

اول ماه مه کارگران به خیابانها خواهند آمد. در این شکی نیست. اعتراضاتی چند ماه اخیر جانى تازه به مبارزات کارگرى داده و زمينه صداى متحد در اول مه است. در اول مه کارگران بايد کيفرخواست شان عليه اين نظام اعلام کنند و بگويند اين وضعيت را قبول نداريم. در این میان هوشیاری طبقه کارگر ایران مهم است. امثال محجوب و صالحی مزدوارن خانه کارگری تلاش دارند مبارزات و اعتراضات کارگران را به کج راه ببرند. کارگران باید شعار و قطعنامه و بیانیه های خود را در مراکز کارگری تصویب کنند. کارگران باید تلاش کنند مراسمهای مستقل خود را برگزار کنند و مراسمهاى خانه کارگر را هم تبديل به صحنه محاکمه سرمايه داران کنند.  

يک دنياي بهتر: محور خواستها و مطالبات گرايش راديکال و سوسياليستى طبقه کارگر در اين روز چيست؟ تاکيدات حزب کدامست؟

نسرین رمضانعلی: گرايش راديکال و کمونيستى کارگران منافع کل طبقه کارگر را بيان ميکند و بويژه در اول مه بر مصالح کارگران ايران بعنوان يک طبقه واحد و جزئى از طبقه جهانى کارگر تاکيد دارد. کارگران کمونيست و سوسياليست منافع ويژه فرقه اى دنبال نميکنند. همين گرايش است که مبارزات کارگرى راديکال را رهبرى ميکند و همين گرايش است که سياستها و سنت راديکال کارگرى را دارد و مرتبا طرح ميکند. فعالين اين گرايش هم پيشتازان متحد کردن کارگران در اول مه هستند.
ما کارگران کمونيست ميگوئيم طبقه کارگر يک زندگى شايسته انسان و مرفه ميخواهد. برخوردارى از اين هنوز بخشى از ثروتى است که طبقه کارگر توليد ميکند. مطالبات مشخص ترى مانند امنیت شغلی٬  افزایش دستمزد٬ کاهش ساعت کار٬ بیمه های درمانی و بازنشستگی و بیکاری و حوادث٬ تشکلهای مستقل کارگرى٬ لغو کار قراردادى٬ انعقاد قراردادهاى دسته جمعى با شرکت نمايندگان منتخب کارگران٬ و غيره از ديگر خواستهاى عمومى طبقه کارگر است که گرايش راديکال و کمونيستى بر آنها تاکيد دارد. و بالاخره کارگران کمونيست خواهان نفى نظام بردگى مزدى و برپائى حکومت کارگرى اند.

حزب تلاش کرده است هر کجا که نفوذ داشته است تاکیدات خود را بر مبارزات متشکل کارگران حول خواستهای عمومى و منافع واحد طبقه کارگر سازمان بدهد. تلاش کرده است مجامع عمومی کارگران به شکل روتین برگزار شود. تلاش کرده است مبارزه ای همه جانبه را علیه نظام سرمایه داری سازمان بدهد. در آستانه اول مه تاکید حزب بر برگزاری هرچه گسترده تر مراسمها و به میدان آمدن طبقه کارگر بعنوان پرچمدار رفاه و آزادى در جامعه است. حزب تاکید می کند که بايد به طرق مختلف به استقابل روز جهانى کارگر برويم. بر در و دیوارها شعارهای زنده باد اول مه روز جهانی کارگر را بنویسید. رنگ جنبش کارگرى را بر فضاى جامعه بزنيد. شعار و سياست زنده باد جنبش مجامع عمومی را بیش از پیش در مراکز کار و محلات کارگری برجسته کنيد. عليه سرمايه دارى همراه با کارگران جهان حرف بزنيد و روز اول مه را به روز محاکمه سرمايه دارى تبديل کنيد.

حزب تاکید دارد که آزادی و برابری و رفاه و شادی و زندگی مرفه حق مسلم ما کارگران است. اين خواست محورى ماست. حزب از طبقه کارگر٬ از همه مزدبگیران٬ از پرستاران و معلمان٬ و از نيروهاى آزاديخواه میخواهد که در این روز فعالانه شرکت کنند. حزب از جنبش زنان و از دانشجویان میخواهد بمثابه پرچم برابرى طلبى سوسياليستى کارگران را برافرازند و به استقبال اول مه بروند.  حزب خانواده های کارگری را فرامیخواند در این روز دوش به دوش همسران خود در مراسم خودشان  شرکت کنند. بايد در اشکال متنوع و گسترده مراسمهای روز جهانی کارگر را گرامی داشت. حزب تاکید دارد در این روز باید عکس فعالین کارگری که در زندان هستند٬ فعالین کارگری که احضار می شوند٬ کارگرانی که تازیانه رژیم جهل اسلامى بر تنشان فرود آمده است را در این مراسمها در دست داشته باشند. خواهان آزادی فورى کليه زندانیان سیاسی شوند. خواهان توقف سرکوب و احضار و دستگیرها شوند. حزب تاکید دارد که روز جهانی کارگر یعنی روز اعلام جنگ علیه نطام سرمایه داری. پس باید در این روز قدرت طبقه مان را به نمایش بگذاریم. در این روز یاد کارگران جان باخته را گرامی بداریم. دراينروز بايد فرياد زد رهبران و فعالین کارگرى را آزاد کنيد. باشد که اول مه امسال روز دستآوردهای بزرگ برای طبقه مان باشد.

يک دنياى بهتر: پيشبرد چنين خواستهائى مستلزم چه نوع سازماندهى است؟ چه تاکيدات عملى اى حزب به فعالين و رهبران کارگرى و به کارگران کمونيست دارد؟

نسرین رمضانعلی: تشکل و اتحاد کليد پيشروى است. هه هر اندازه کارگران متشکل باشند به همان اندازه دستاوردشان تضمين ميشود. به هر درجه پراکنده باشند تعرض متقابل رژیم و سرمايه داران عقب شان را ميراند. بنابرین یکی از اهرمهای مهم اراده جمعی کارگران است که اين تنها در مجامع عمومی کارگرى ميتواند بروز کند. بگذارید نکته ای جالب را بگویم. داشتم با یکی از فعالین کارگری صحبت می کردم. از اینکه نقاط قوت و ضعفها چیست و چه باید کردها صحبت بود. چیز جالبی تعریف کرد. دوست دارم حتما توجه هم طبقه ای ها را به این نکته جلب کنم. این رفیق کارگر ما گفت: ببین رژیم توپ دارد٬ پلیس دارد٬ سگ دارد٬ اسلحه سرد و گرم دارد. احمدی نژاد هم با بازی بمب اتمی بمب اتمی٬ هم خودش را و هم دولتهای دنیا را سرکار گذاشته است. و همه اینها برای سرکوب و خفه کردن ماست. اگر ما متحد باشیم و در مقابل هر سیاست تفرقه افکنانه پاتک بزنیم و اجازه ندهیم در درون صف ما رسوخ کنند٬ نه پلیس نه ارتش نه اسلحه سرد و گرم و نه بمب اتم آقای احمدی نژاد هم نمی تواند این دستان گره شده طبقه کارگر را از هم بگسلد!

و این یک واقعیت سیاستهای عملی حزب است. تلاش براى متشکل کردن و سازماندهی طبقه کارگر در محل کار و زندگیش. اتکا به سنت اعمال اراده جمعى و همدل کردن کارگران. ظرف مجمع عمومی یکی از دستاوردهای سنت راديکال کارگرى است و نزديکترين راه براى متحد شدن و بميدان آمدن. *